هات اسکین _ مرجع قالب برای وبلاگ

طراحی و ساخت چتروم ام سی یار

وب سایت ام سی یار در نظر دارد مقداری چت روم به مبلغ 7000 تومان برای کاربران طراحی کند چت روم ساخته شده و بعد مبلغ مورد نظر از مشتری دریافت میگردد »

This is default featured post 2 title

وب سایت ام سی یار با مدیریت مرتضی نصیری

وب سایت ام سی یار در کنار فعالیت خود در موضوعات تفریحی مانند دانلود اهنگ های روز و داستان و عکس و ... در نظر دارد برای کاربران خود چت روم و قالب چت روم طراحی و عرضه کند »

Someone Like You Live at the Brit Awards 2011

search

دوستان عزیز این کلیپ ها هیچ گونه ارم و علامت سایت ندارد

پس...

 

اموزش دانلود از ام سی یار

            کلیک کنید

 


برچسب‌ها:

Adele - Rolling in the Deep

search

دوستان عزیز این کلیپ ها هیچ گونه ارم و علامت سایت ندارد

پس...

 

 

اموزش دانلود از ام سی یار

            کلیک کنید

 


برچسب‌ها:

ADELE 'Rolling In The Deep

search

دوستان عزیز این کلیپ ها هیچ گونه ارم و علامت سایت ندارد

پس...


 

 

 

اموزش دانلود از ام سی یار

            کلیک کنید


برچسب‌ها:

Adele - Backstage at the Grammys

search

دوستان عزیز این کلیپ ها هیچ گونه ارم و علامت سایت ندارد

پس...

 

 

اموزش دانلود از ام سی یار

            کلیک کنید


برچسب‌ها:

جملات کوتاه طنز

search

همین که خدا سیستم صوتی وز وز پشه مگس رو

روی گنجشک و کفتر و کلاغ پیاده سازی نکرده جای تشکر داره !

*

*

*

*

زمان مدرسه هم اینایی که اتود نوک هفت دهم داشتن

همیشه توی ذهنم تو یه دسته‌بندی جدا قرار می‌گرفتن .

اینایی که به ما نمی‌خورن !

*

*

*

*

فکر اقتصادی خوب زده به سرم :

میخوام برم خارج یکی از کلیه هامو بفروشم دلار بگیرم

بیام هم یه کلیه بخرم هم یه بنز کوپه!!





برچسب‌ها:

داستان ارایشگر و خدا

search

مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت.
در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت.
آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند.
وقتی به موضوع « خدا » رسیدند.

آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟

آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.

مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند.
آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.

به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.

آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.

آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.
مشتری تائید کرد: دقیقاً ! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.


برچسب‌ها:

داستان عطر شکلات

search

پیرمردی در بستر مرگ بود. در لحظات دردناک مرگ، ناگهان بوی عطر شکلات محبوبش از طبقه پایین به مشامش رسید. او تمام قدرت باقیمانده اش را جمع کرد و از جایش بلند شد.

همانطور که به دیوار تکیه داده بود آهسته آهسته از اتاقش خارج شد و با هزار مکافات خود را به پایین پله ها رساند و نفس نفس زنان به در آشپزخانه رسید و به درون آن خیره شد.

 

او روی میز ظرفی حاوی صدها تکه شکلات محبوب خود را دید و با خود فکر کرد یا در بهشت است و یا اینکه … همسر وفادارش آخرین کاری که ثابت کند چقدر شیفته و شیدای اوست را انجام داده است و بدین ترتیب او این جهان را چون مردی سعادتمند ترک می کند. او آخرین تلاش خود را نیز به کار بست و خودش را به روی میز انداخت و یک تکه از شکلات ها را به دهانش گذاشت و با طعم خوش آن احساس کرد جانی دوباره گرفته است.

سپس مجددا دست لرزان خود را به سمت ظرف برد که ناگهان همسرش با قاشق روی دست او زد و گفت: دست نزن، آنها را برای مراسم عزاداری درست کرده ام!


برچسب‌ها:

روانشناسی مدل ابرو ها

search

در بررسی هایی که بر روی شکل ابروها و رابطه آنها با شخصیت انسان انجام گرفته است، دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که هر شکلی از ابرو با شخصیت صاحب آن رابطه دارد.

در اینجا به چند شکل از ابروها و رابطه آنها با شخصیت افراد اشاره می شود:

 

۱- ابروهای نرم و کم پشت نشانه ناپختگی و بی تجربگی است.

۲- ابروهای پرپشت نشانه تحرک زیاد و پرانرژی بودن است.

۳- ابروهای بلند نشانه ثبات شخصیت و تلاش و کوشش فراوان است.

۴- ابروهای کوتاه نشانه عدم استواری و خیالاتی بودن است.

۵- ابروهای پیوسته نشانه حساس بودن است.

۶- ابروهای دور از هم نشانه ضعف و انزوا طلبی و ناپختگی است.

۷- ابروهای نزدیک به چشمها نشانه اراده قوی و تمرکز ذهن است.

۸- ابروهای صاف نشانه شخصیت محکم و لجباز است.

۹- ابروهای کمانی نشانه نیرو و نشاط و گرمی است.

۱۰- ابروهایی که انتهای آنها به سمت بالاست نشانه جرأت و نشاط و شادمانی است.

۱۱- ابروهایی که انتهای آن افتاده است نشانه پیچیدگی شخصیت و اضطراب است.

به طور کلی می توان گفت:

ابروهای پرپشت: نشانه فعالیت،
ابروهای بلند: نشانه اراده،
ابروهای بالا : نشانه جرأت
ابروهای کمانی: نشانه گرمی و اشتیاق است.

 


برچسب‌ها:

داستان ابدارچی شرکت ماکروسافت

search

مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد.

مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت.

او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم


برچسب‌ها:

معلم و دختر کوچولو

search

دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ ها بحث مى‌کرد.

معلم گفت : از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى است ، امّا حلق بسیار کوچکى دارد.

دختر کوچک پرسید : پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟

 

معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.

دختر کوچک گفت : وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مى‌پرسم.

معلم گفت : اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟

دختر کوچک گفت : اونوقت شما ازش بپرسید.


برچسب‌ها: